دلایل شکست استارتاپها
رشته دوم
مقدمه:
در این مطلب، اصلیترین دلایل شکست استارتاپها بررسی میشود و همزمان، اصطلاحات و عبارات کاربردی حوزه نوآوری معرفی میگردند. این امر منجر به آشنایی خوانندگان با این اصطلاحات و آگاهی از مهمترین دلایل شکست استارتاپها خواهد شد. در این نوبت، به مسائل بازار یابی و ارتباطات پرداخته شده است که در برگیرندهی 4 دلیل هستند. ابتدا توضیحاتی برای آشنایی با هر مفهوم ارائه شده و سپس تأثیر آنها بر موفقیت و شکست کسب و کار بررسی گردیده است.
در این مطلب به بررسی چهار دلیل از دلایل شکست استارتاپها پرداخته شدهاست؛ این دلایل عبارتند از:
- بازاریابی ضعیف
- عدم استفاده از ارتباطات یا شبکه خود
- چالشهای قانونی
- مکان مناسب
در ابتدای هر یک از موارد توضیحات مختصری جهت آشنایی با اهمیت موضوع ارائه شدهاست و سپس به طور ویژه به خود علت شکست اشاره میشود؛ در پایان نیز یک مثال واقعی از استارتاپهای معروفی که با این مشکل مواجه بوده اند آورده شده است. در کنار هر علت عبارت "درصد تکرار" آورده شده، که نشان دهندهی این است که چه تعداد از استارتاپهای مورد مطالعه به این موضوع به عنوان علت شکست خود اشاره کردهاند.
1- بازاریابی ضعیف
بازاریابی یکی از ارکان اصلی هر کسب و کار است. عدم وجود یک استراتژی بازاریابی مؤثر میتواند منجر به کاهش فروش و از دست دادن مشتریان شود.
- بازاریابی ضعیف با 14 درصد تکرار
عدم توانایی در بازاریابی یکی از مهمترین دلایل شکست استارتاپهاست که در 14% از استارتاپهای شکست خورده مورد مطالعه به آن اشاره شده است. این مشکل معمولاً به این دلیل است که بنیانگذاران به کدنویسی یا ساخت محصول علاقه دارند، اما تمایلی به ترویج محصول ندارند.
همانطور که Overto نوشت: "بین زندگی و مرگ یک سرویس اینترنتی، خط باریکی وجود دارد و آن تعداد کاربران است. در ابتدا، تعداد کاربران به طور سیستماتیک در حال افزایش بود. اما سپس به سقف آنچه که میتوانستیم بدون زحمت به دست آوریم، رسیدیم. این زمان مناسبی برای انجام برخی فعالیتهای بازاریابی بود. متأسفانه هیچیک از ما در این زمینه مهارت نداشتیم و بدتر از آن، هیچکس وقت کافی برای پر کردن این شکاف نداشت."
1-1- اهمیت تحقیقات بازار
تحقیقات بازار به کسب و کارها کمک میکند تا نیازها، رفتارها و ترجیحات مشتریان خود را شناسایی کنند. بدون این شناخت، کسب و کارها ممکن است محصولات یا خدماتی را ارائه دهند که با نیازهای واقعی مشتریان همخوانی ندارد. این عدم تطابق میتواند منجر به کاهش جذب مشتریان و در نتیجه کاهش فروش شود.
1-1-1- روشهای تحقیقات بازار
- تحلیل دادههای ثانویه: استفاده از دادههای موجود مانند گزارشهای صنعتی، مقالات علمی و آمارهای دولتی برای درک روندهای بازار.
- نظرسنجی و پرسشنامه: جمعآوری اطلاعات مستقیم از مشتریان بالقوه از طریق نظرسنجیهای آنلاین یا حضوری.
- گروههای کانونی: تشکیل گروههای کوچک از مشتریان برای بحث و تبادل نظر درباره محصولات و خدمات.
2-1- عدم ارتباط مؤثر
شبکههای اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی در ارتباط با مشتریان شناخته میشوند. عدم استفاده از این پلتفرمها میتواند به عدم برقراری ارتباط مؤثر با مشتریان منجر شود. امروزه، مشتریان انتظار دارند که برندها در این فضاها فعال باشند و به سؤالات و نظرات آنها پاسخ دهند.
1-2-1- استراتژیهای ارتباط مؤثر
- محتوای جذاب: تولید محتوای ارزشمند و جذاب که به نیازها و علایق مشتریان پاسخ دهد.
- پاسخگویی سریع: ایجاد سیستمهایی برای پاسخگویی سریع به نظرات و سؤالات مشتریان در شبکههای اجتماعی.
- تعامل با مشتریان: برگزاری مسابقات، نظرسنجیها و رویدادهای آنلاین برای ایجاد تعامل بیشتر با مشتریان.
3-1- تبلیغات ناکارآمد
تبلیغاتی که به درستی طراحی نشدهاند، نمیتوانند ارزشهای منحصر به فرد محصولات یا خدمات را به مشتریان منتقل کنند.
1-3-1 طراحی تبلیغات بازاریابی
تبلیغات بازاریابی باید به گونهای طراحی شوند که ارزشهای منحصر به فرد محصولات یا خدمات را به وضوح منتقل کنند. تبلیغات ناکارآمد ممکن است به دلیل عدم وضوح، عدم جذابیت یا عدم تطابق با نیازهای مشتریان، تأثیر منفی بر روی جذب و وفاداری مشتریان داشته باشند.
2-3-1- نکات طراحی تبلیغات مؤثر
- شناسایی: USP (Unique Selling Proposition)مشخص کردن ویژگیهای منحصر به فرد محصول یا خدمات و تأکید بر آنها در پیامهای بازاریابی.
- استفاده از داستانسرایی: ایجاد داستانهایی که احساسات مشتریان را درگیر کند و آنها را به خرید ترغیب کند.
- آزمون و بهینهسازی: آزمایش تبلیغات مختلف و تحلیل نتایج برای شناسایی بهترین روشها و بهینهسازی کمپینهای بازاریابی.
مثال: استارتاپ "زودفود"
زودفود، یک استارتاپ موفق در حوزه تحویل غذا در ایران، در مراحل اولیه با بازاریابی ضعیف مواجه بود. این استارتاپ نتوانست به درستی بازار هدف خود را شناسایی کند و به همین دلیل، نتوانست مشتریان کافی جذب کند.
راهحل: زودفود با استخدام یک تیم بازاریابی حرفهای و استفاده از استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ، توانست به طور مؤثری برند خود را معرفی کند و با ارائه تخفیفهای ویژه و کمپینهای تبلیغاتی، مشتریان جدیدی جذب کند. این تغییر به افزایش فروش و رشد سریع آنها کمک کرد.
2- عدم استفاده از ارتباطات یا شبکه خود
شبکهسازی در دنیای کسب و کار به معنای برقراری و حفظ روابط مؤثر با مشتریان، تأمینکنندگان و همکاران است.
- عدم استفاده از ارتباطات یا شبکه خود با 8 درصد تکرار
اغلب بیان میشود که کارآفرینان استارتاپها از کمبود شبکه یا ارتباطات سرمایهگذاران خود شکایت میکنند. با این وجود یکی از دلایل شکست مطرح شده، عدم استفاده از ارتباطات یا شبکه خود معرفی شده که دور از انتظار به نظر میرسد.
مدیران یکی از استارتاپ های شکست خورده نقل میکند: " سرمایهگذاران خود را دخیل کنید و از توانمندیهای آنها استفاده کنید. از ابتدا آنها را درگیر کنید و از درخواست کمک نترسید. فکر میکنم ما در اوایل کار اشتباه کردیم که سعی کردیم همه چیز را خودمان انجام دهیم (و بدانیم)، شاید دلیل آن دشوار بودن اعتماد به دیگران باشد که در ابتدای ورود به دنیای کسب و کار وجود دارد که اشتباه است."
1-2- اهمیت ارتباطات قوی
ارتباطات قوی و مؤثر در دنیای کسب و کار میتواند به شناسایی فرصتهای جدید تجاری و همکاریهای سودآور منجر شود. با برقراری ارتباط با دیگر کسب و کارها، مشتریان و ذینفعان، شرکتها میتوانند به اطلاعات و منابع جدیدی دست یابند که به رشد و توسعه آنها کمک میکند.
1-1-2- راهکارهای شناسایی فرصتهای جدید
- شبکهسازی: شرکت در رویدادها، کنفرانسها و نمایشگاههای صنعتی برای ایجاد ارتباطات جدید و شناسایی فرصتهای همکاری.
- همکاری با استارتاپها: همکاری با استارتاپهای نوآور میتواند به کسب و کارها کمک کند تا به ایدهها و فناوریهای جدید دسترسی پیدا کنند.
- تحلیل روندهای بازار: استفاده از دادههای بازار و تحلیل روندها برای شناسایی نیازهای جدید مشتریان و فرصتهای تجاری.
2-2- اعتماد و اعتبار
برقراری ارتباطات پایدار و مؤثر با مشتریان و شرکای تجاری به افزایش اعتبار کسب و کار کمک میکند. اعتماد مشتریان به برند، یکی از عوامل کلیدی در جذب و حفظ آنهاست. زمانی که مشتریان احساس کنند که با یک برند معتبر و قابل اعتماد سر و کار دارند، تمایل بیشتری به خرید و استفاده از خدمات آن دارند.
1-2-2- راهکارهای تقویت اعتماد و اعتبار
- شفافیت: ارائه اطلاعات دقیق و شفاف درباره محصولات و خدمات، به ویژه در مورد قیمتگذاری و شرایط خدمات.
- پاسخگویی به نظرات: پاسخگویی به نظرات و انتقادات مشتریان به صورت سریع و مؤثر، نشاندهنده توجه به نیازهای آنهاست.
- ایجاد ارتباطات انسانی: برقراری ارتباطات انسانی و دوستانه با مشتریان، میتواند به ایجاد حس اعتماد و وفاداری کمک کند.
3-2- کاهش هزینهها
شبکههای ارتباطی مؤثر میتوانند به کاهش هزینههای بازاریابی و تبلیغات کمک کنند. زمانی که مشتریان راضی از محصولات یا خدمات شما، آنها را به دیگران معرفی میکنند، این نوع تبلیغات دهان به دهان میتواند به مراتب مؤثرتر و کمهزینهتر از تبلیغات سنتی باشد.
1-3-2- استراتژیهای کاهش هزینهها
- ایجاد برنامههای ارجاع: طراحی برنامههایی که به مشتریان انگیزه میدهد تا محصولات شما را به دیگران معرفی کنند.
- استفاده از محتوای تولید شده توسط کاربر: تشویق مشتریان به اشتراکگذاری تجربیات خود در شبکههای اجتماعی و وبسایتها.
- تحلیل بازخوردها: استفاده از بازخوردهای مشتریان برای بهبود محصولات و خدمات، که میتواند به کاهش هزینههای بازاریابی و افزایش رضایت مشتریان منجر شود.
مثال: استارتاپ "دیجیکالا"
دیجیکالا، یکی از بزرگترین فروشگاههای آنلاین ایران، در ابتدا به دلیل عدم استفاده از شبکههای اجتماعی و ارتباطات موجود، نتوانست به سرعت رشد کند. این موضوع باعث شد که نتواند به خوبی با مشتریان و تأمینکنندگان ارتباط برقرار کند.
راهحل: دیجیکالا با راهاندازی کمپینهای تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی و ایجاد ارتباط نزدیک با تأمینکنندگان، توانست به سرعت برند خود را تقویت کند و به یکی از پیشتازان بازار تبدیل شود. این استراتژی به آنها کمک کرد تا در مدت زمان کوتاهی به شهرت برسند و مشتریان وفاداری جذب کنند.
3- چالشهای قانونی
چالشهای قانونی میتوانند به عنوان موانع جدی در مسیر رشد و توسعه کسب و کارها عمل کنند.
- چالشهای قانونی با 8 درصد تکرار
گاهی اوقات یک استارتاپ ممکن است از یک ایده ساده به دنیایی از پیچیدگیهای حقوقی تبدیل شود که میتواند دلیل اصلی تعطیلی آن باشد. به عنوان مثال، شرکت Decide.com در اظهارات خود نوشت که آنها اطلاعیهای دریافت کردند مبنی بر اینکه در انطباق با قوانین نیستند و در صورت عدم رفع این مشکل، حساب شریک آنها تعلیق خواهد شد. اگرچه Decide.com درآمد زیادی نداشت، اما آن حساب احتمالاً بیش از 80% درآمد آنها را تشکیل میداد.
همچنین چند استارتاپ موسیقی در اظهارات پس از شکست خود، هزینههای بالا برای مقابله با شرکتهای ضبط صوت و مشکلات حقوقی را به عنوان یکی از دلایل شکست خود ذکر کردند. به عنوان مثال، استارتاپ مشهور Turntable.fm نوشت که آنها درسهای بسیاری از استارتاپهای موسیقی شکست خورده را نادیده گرفتند. تعقیب این صنعت بسیار پرهزینه است و کار کردن در آن دشوار است. آنها بیش از یک چهارم پول نقد خود را صرف وکلا، حق امتیاز و خدمات مربوط به پشتیبانی از موسیقی کردند. این محدودیت باعث شد آنها مجبور به توقف رشد خود شوند، زیرا نمیتوانستند به صورت بینالمللی فعالیت کنند.
1-3- تأثیر قوانین دست و پاگیر بر کارآفرینی
قوانین پیچیده و دست و پاگیر میتوانند به عنوان موانع جدی برای کارآفرینان عمل کنند. این قوانین معمولاً شامل بوروکراسیهای اداری، مراحل پیچیده ثبت نام کسب و کار و نیاز به مجوزهای متعدد هستند. چنین شرایطی میتواند کارآفرینان را دلسرد کند و آنها را از پیگیری ایدههای تجاری خود بازدارد. در بسیاری از موارد، این پیچیدگیها موجب تأخیر در راهاندازی کسب و کارها میشود و کارآفرینان را مجبور به صرف زمان و منابع بیشتری میکند.
1-1-3- راهکارهای بهبود
- سادهسازی فرآیندها: دولتها و نهادهای مربوطه باید به دنبال سادهسازی فرآیندهای اداری و کاهش مراحل ثبت نام باشند.
- ایجاد راهنماهای شفاف: ارائه دستورالعملهای واضح و دقیق برای کارآفرینان به منظور کمک به درک بهتر قوانین و مقررات.
- توسعه اکوسیستم حمایتی: ایجاد نهادهای حمایتی مانند انکوباتورها و شتابدهندهها که میتوانند به کارآفرینان در پیمایش پیچیدگیهای قانونی کمک کنند.
2-3- عدم آگاهی از قوانین و مقررات
عدم آگاهی از قوانین و مقررات میتواند به مشکلات حقوقی و مالی جدی منجر شود. کارآفرینان ممکن است از الزامات قانونی، مالیاتی یا محیط زیستی آگاه نباشند که این امر میتواند به جریمههای سنگین یا حتی تعطیلی کسب و کار منجر شود. مشکلات حقوقی ممکن است به اعتبار کسب و کار آسیب بزند و در نهایت به شکست آن منجر شود.
1-2-3- راهکارهای مدیریت ریسکهای حقوقی
- آموزش و مشاوره: کارآفرینان باید از مشاورههای حقوقی و مالی استفاده کنند تا از الزامات قانونی آگاه شوند.
- استفاده از منابع آنلاین: بهرهگیری از منابع آنلاین و وبسایتهای دولتی برای کسب اطلاعات دقیق درباره قوانین و مقررات.
- ایجاد تیم حقوقی: تشکیل یک تیم حقوقی داخلی یا همکاری با وکلا برای بررسی و مدیریت مسائل حقوقی کسب و کار.
3-3- چالشهای قانونی و تصمیمگیریهای استراتژیک
چالشهای قانونی میتوانند تأثیر قابل توجهی بر تصمیمگیریهای استراتژیک کارآفرینان داشته باشند. این چالشها ممکن است کارآفرینان را از برنامهریزی صحیح و اتخاذ تصمیمات مؤثر بازدارند. به عنوان مثال، عدم اطمینان در مورد قوانین میتواند کارآفرینان را از سرمایهگذاری در پروژههای جدید یا گسترش کسب و کار منصرف کند.
1-3-3- راهکارهای بهبود تصمیمگیری
- تحلیل دقیق محیط قانونی: کارآفرینان باید به طور مداوم محیط قانونی و تغییرات آن را تحلیل کنند تا تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ کنند.
- برنامهریزی بلندمدت: ایجاد برنامههای استراتژیک بلندمدت که شامل ارزیابی ریسکهای قانونی باشد.
- استفاده از مشاوران استراتژیک: همکاری با مشاوران برای بررسی تأثیرات قانونی بر تصمیمات کلیدی کسب و کار.
مثال: استارتاپ "تپسی"تپسی، یک اپلیکیشن تاکسی آنلاین، با چالشهای قانونی زیادی در زمینه اخذ مجوزها و رعایت قوانین مربوط به حمل و نقل عمومی مواجه شد. این چالشها میتوانستند به تأخیر در راهاندازی و رشد آنها منجر شوند.
راهحل: تپسی با همکاری با وکلای متخصص و مشاوران حقوقی، توانست قوانین مربوط به صنعت حمل و نقل را به خوبی درک کند و مجوزهای لازم را به سرعت دریافت کند. همچنین، آنها با برقراری ارتباط با نهادهای دولتی، توانستند به حل و فصل مشکلات قانونی خود بپردازند و به رشد سریع خود ادامه دهند.
4- مکان نامناسب
- مکان نامناسب با 9 درصد تکرار
مکان در چندین جنبه میتواند مشکلساز باشد. اولین نکته این است که باید بین مفهوم استارتاپ شما و مکان آن همخوانی وجود داشته باشد. همانطور که Meetro اشاره کرد: "ما محصول خود را راهاندازی کردیم و همه دوستانمان در شیکاگو را به استفاده از آن دعوت کردیم. سپس بزرگترین روزنامههای منطقه درباره ما مقالههای مفصل و خوبی نوشتند. همه چیز عالی پیش میرفت، اما مشکل این بود که داشتن صدها کاربر فعال در شیکاگو به این معنا نبود که حتی دو کاربر فعال در میلواکی، که کمتر از صد مایل دورتر است، داشته باشیم، چه برسد به اینکه کاربری در نیویورک یا سانفرانسیسکو داشته باشیم. نرمافزار و مفهوم ما به سادگی نمیتوانست فراتر از مرزهای فیزیکی خود گسترش یابد."
مکان همچنین در شکست تیمهای دورکار نقش داشت. نکته کلیدی این است که اگر تیم شما به صورت دورکار فعالیت میکند، حتماً باید روشهای مؤثر ارتباطی را پیدا کنید؛ در غیر این صورت، عدم همکاری و برنامهریزی میتواند منجر به شکست شود. همانطور که Devver نوشت: "بزرگترین مشکل یک تیم دورکار، دردسرهای اداری است. مدیریت حقوق و دستمزد، بیکاری، بیمه و غیره دشوار است... برای یک تیم کوچک، این موضوع یک مزاحمت و حواسپرتی بزرگ بود."
1-4- اهمیت انتخاب مکان مناسب
انتخاب مکان مناسب برای کسب و کار از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. مکان کسب و کار باید به گونهای انتخاب شود که مشتریان هدف بتوانند به راحتی به آن دسترسی داشته باشند. این موضوع میتواند تأثیر زیادی بر میزان فروش و سودآوری کسب و کار داشته باشد.
1-1-4- عوامل مؤثر در انتخاب مکان
- دسترسی و حمل و نقل: در نظر گرفتن میزان دسترسی به مکان از طریق حمل و نقل عمومی یا جادههای اصلی.
- تراکم جمعیت: انتخاب مکان در مناطق پرجمعیت یا مناطق مسکونی با درآمد متوسط به بالا.
- رفت و آمد پیاده: انتخاب مکان در مناطقی که تردد پیاده زیاد است، مانند مراکز خرید یا خیابانهای اصلی شهر.
2-4- تأثیر رقابت بر انتخاب مکان
مکان کسب و کار باید به گونهای انتخاب شود که رقابت مناسبی با سایر کسب و کارهای مشابه وجود داشته باشد. انتخاب مکان در مناطقی با تقاضای بالا میتواند به افزایش فروش کمک کند. با این حال، باید توجه داشت که رقابت بیش از حد میتواند به کاهش سهم بازار و سودآوری منجر شود.
1-2-4- راهکارهای مدیریت رقابت
- تمایز محصولات: ارائه محصولات یا خدمات منحصر به فرد برای متمایز شدن از رقبا.
- تمرکز بر بخشهای خاص بازار: تمرکز بر بخشهای خاص بازار که رقبا کمتر به آنها توجه میکنند.
- ایجاد مزیتهای رقابتی: ایجاد مزیتهای رقابتی مانند قیمتهای رقابتی یا خدمات پس از فروش برتر.
3-4- تأثیر هزینههای مکان بر سودآوری
مکان کسب و کار همچنین باید از نظر هزینههای اجاره و نگهداری به صرفه باشد تا کسب و کار بتواند به سودآوری برسد. هزینههای بالای مکان میتواند بر سودآوری تأثیر منفی داشته باشد و حتی باعث شکست کسب و کار شود.
1-3-4- راهکارهای مدیریت هزینههای مکان
- مقایسه قیمتها: بررسی و مقایسه قیمتهای اجاره در مناطق مختلف برای پیدا کردن مکان مناسب.
- مذاکره با مالکان: مذاکره با مالکان برای دریافت تخفیفهای اجاره یا شرایط پرداخت بهتر.
- استفاده از فضاهای مشترک: در صورت امکان، استفاده از فضاهای مشترک با سایر کسب و کارها برای کاهش هزینهها.
مثال: استارتاپ "کافه بازار"کافه بازار، یک مارکت اپلیکیشن در ایران، در انتخاب مکان برای دفتر مرکزی خود با چالشهایی مواجه شد. انتخاب مکان نامناسب میتوانست بر جذب نیروی انسانی و ارتباط با مشتریان تأثیر منفی بگذارد.
راهحل: کافه بازار با انتخاب مکانی در مرکز شهر که به راحتی قابل دسترسی بود، توانست به جذب استعدادهای برتر و ایجاد یک محیط کاری مناسب برای کارکنان خود کمک کند. این انتخاب به آنها اجازه داد تا به راحتی با توسعهدهندگان و کاربران ارتباط برقرار کنند و به رشد سریع خود ادامه دهند.
جمعبندی و نتیجهگیری
مطلب حاضر به بررسی چهار دلیل اصلی شکست استارتاپها میپردازد که شامل بازاریابی ضعیف، عدم استفاده از ارتباطات، چالشهای قانونی و مکان نامناسب است. این دلایل به طور مستقیم بر موفقیت یا شکست کسبوکارها تأثیرگذارند و درک آنها میتواند به کارآفرینان در پیشگیری از مشکلات کمک کند.
بازاریابی ضعیف:
- بازاریابی یکی از ارکان حیاتی هر کسبوکار است. عدم وجود استراتژی مؤثر در بازاریابی، که در ۱۴ درصد از استارتاپهای شکست خورده مشاهده شده، میتواند به کاهش فروش و از دست دادن مشتریان منجر شود. پژوهشهای بازار و استفاده از ابزارهای دیجیتال برای جذب مشتریان ضروری است.
عدم استفاده از ارتباطات:
- شبکهسازی و برقراری ارتباطات مؤثر با مشتریان و سرمایهگذاران، عاملی کلیدی در موفقیت استارتاپهاست. ۸ درصد از استارتاپها به دلیل عدم استفاده از شبکههای ارتباطی خود با مشکل مواجه شدهاند. ایجاد اعتماد و اعتبار در این ارتباطات میتواند به شناسایی فرصتهای جدید کمک کند.
چالشهای قانونی:
- پیچیدگیهای حقوقی و عدم آگاهی از قوانین میتواند موانع جدی برای کارآفرینان ایجاد کند. این چالشها ممکن است به جریمههای سنگین یا حتی تعطیلی کسبوکار منجر شود، که در ۸ درصد از موارد ذکر شده است. مشاوره حقوقی و آگاهی از الزامات قانونی برای مدیریت ریسکها ضروری است.
مکان نامناسب:
- انتخاب مکان مناسب برای کسبوکار تأثیر زیادی بر موفقیت آن دارد. ۹ درصد از استارتاپها به دلیل عدم تناسب بین مفهوم کسبوکار و مکان آن با مشکل مواجه شدهاند. دسترسی آسان مشتریان به مکان کسبوکار میتواند بر فروش تأثیرگذار باشد.
پیشنهادات عملی
- تحقیقات بازار: انجام تحقیقات دقیق برای شناسایی نیازهای مشتریان.
- تقویت شبکههای ارتباطی: استفاده مؤثر از شبکههای اجتماعی و برقراری ارتباط با ذینفعان.
- آگاهی حقوقی: مشاوره با متخصصان حقوقی برای مدیریت چالشهای قانونی.
- انتخاب مکان مناسب: توجه به عوامل جغرافیایی و دسترسی مشتریان در انتخاب مکان کسبوکار.
با توجه به این دلایل و پیشنهادات، کارآفرینان میتوانند با برنامهریزی دقیقتر و اتخاذ تصمیمات آگاهانهتر، شانس موفقیت خود را افزایش دهند و از مشکلات رایج جلوگیری کنند.
منبع: CB Insights